مدیریت خشم [۱] یا مهار خشم، فراگیری کنترل خشم و مهارت حفظ آرامش و خونسردی است. همچنین به عنوان جایگزین‌سازی موفق خشم نیز یاد شده است. خشم غالباً نتیجه‌ی ناکامی، یا احساس ممانعت و انسداد از دستیابی به چیزی است که حس می‌کنیم مهم است. همچنین خشم می‌تواند پاسخی تدافعی به ترس یا حس آسیب‌پذیری یا بی‌قدرتی بنیانی باشد. برنامه‌های مدیریت خشم، عصبانیت را محرکی می‌دانند که نشأت گرفته از علتی قابل‌شناسایی است که می‌توان آن را با استدلال تحلیل و در صورت اقتضا برطرف نمود.

 

 

 

 

 

باید توجه نمود که خشم نیز مانند هر احساس دیگری در انسان، یک احساس کاملاً طبیعی است اما نحوه رویارویی با آن باعث به وجود آمدن مسئله می شود. خشم زمانی مشکل ساز است که به خودتان یا اطرافیانتان آسیب بزنید. مدیریت خشم به معنی پنهان کردن عصبانیت در درون فرد یا سرکوب کردن آن نیست. اگر فرد به نحو مناسبی با آن مواجه شود، حتی می‌تواند باعث ارتقاء سلامتی و حس خوب در فرد شود.

 

 

 

 

 

نوجوان پرخاشگر نمی تواند به سادگی پیامد رفتار خود را پیش بینی کند، در محرک های اجتماعی نشانه های خصمانه فراوانی را مشاهده می کنند، درک درستی از سطح پرخاشگری خود ندارند،از راه حل های کلامی اندکی برای اثبات خود در مسائل اجتماعی بهره می جویند و بیشتر از راه حل های پرخاشگرانه استفاده می کنند (گراهام، 2002). برای آنکه نوجوانان سالم و ایمن داشته باشیم، باید آنها را به مهارت های مجهز سازیم که بتوانند به گونه ای خلاق با عصبانیت خود مقابله کنند. بیشتر گروه های مدیریت خشم، نیروی بالقوه جهت کمک به نوجوانان برای گسترش منابع مدیریت خلاقانه و کارامد عصبانیت را دارند. در محیط مدرسه، نوجوانان تا خشم خود را بروز ندهند، در معرض مشاوره مدیریت خشم قرار نمی گیرند. در مراکز مشاوره ای خارج از مدرسه، اهمییت اقدامات پیشگیرانه ومداخله در مدیریت خشم، به راحتی نادیده گرفته می شود؛